متهمي در دادگاه محكوم به مرگ ميشود. قاضي دادگاه رو به متهم ميكند و حكم زير را قرائت ميكند:
در صبح زود يكي از روزهاي هفته آينده تو اعدام خواهي شد. اما اعدام به گونه اي خواهد بود كه تو نميتواني آن روز را پيشبيني كني و به اين ترتيب آن روز موقعي كه از خواب براي اعدام بيدار ميشوي شگفت زده خواهي شد.
متهم بعد از شنيدن حكم، با غمگيني به سلولش منتقل ميشود. بعد از مدتي با خوشحالي رو به هم سلولي خود ميكند و ميگويد قاضي نميخواهد مرا اعدام كند! و استدلال زير را بيان ميكند.
قاضي در صبح جمعه هفته آينده مرا اعدام نميكند. زيرا در شب پنجشنبه من ميتوانم اعدام فردا را پيشبيني كنم و حكم قاضي نقض ميشود. قاضي نميتواند مرا صبح پنجشنبه نيز اعدام كند. چون من شب چهارشنبه ميدانم كه از دو صبح باقيمانده، او مرا در صبح جمعه اعدام نميكند و فقط صبح پنجشنبه باقي ميماند. كه دوباره چون من شب چهارشنبه ميتوان صبح اعدام خود را پيشبيني كنم. حكم قاضي نقض ميشود. با همين استدلال روزهاي ديگر هفته نيز امكان اعدام من وجود ندارد.
اما متاسفانه در صبح چهارشنبه هفته آينده متهم اعدام ميشود!!!
در صبح زود يكي از روزهاي هفته آينده تو اعدام خواهي شد. اما اعدام به گونه اي خواهد بود كه تو نميتواني آن روز را پيشبيني كني و به اين ترتيب آن روز موقعي كه از خواب براي اعدام بيدار ميشوي شگفت زده خواهي شد.
متهم بعد از شنيدن حكم، با غمگيني به سلولش منتقل ميشود. بعد از مدتي با خوشحالي رو به هم سلولي خود ميكند و ميگويد قاضي نميخواهد مرا اعدام كند! و استدلال زير را بيان ميكند.
قاضي در صبح جمعه هفته آينده مرا اعدام نميكند. زيرا در شب پنجشنبه من ميتوانم اعدام فردا را پيشبيني كنم و حكم قاضي نقض ميشود. قاضي نميتواند مرا صبح پنجشنبه نيز اعدام كند. چون من شب چهارشنبه ميدانم كه از دو صبح باقيمانده، او مرا در صبح جمعه اعدام نميكند و فقط صبح پنجشنبه باقي ميماند. كه دوباره چون من شب چهارشنبه ميتوان صبح اعدام خود را پيشبيني كنم. حكم قاضي نقض ميشود. با همين استدلال روزهاي ديگر هفته نيز امكان اعدام من وجود ندارد.
اما متاسفانه در صبح چهارشنبه هفته آينده متهم اعدام ميشود!!!
۶ نظر:
That was a really wise and logical judgment, I was really amazed by it. I just did not understand the meaning of your last sentence which says: "اما متاسفانه در صبح چهارشنبه هفته آينده متهم اعدام ميشود!!!"
because according to the prisoner's inference, this logically cannot happen!!!
به نظرم یه جای این استدلال این زندانی می لنگه ، اونم اینه که روزها رو از آخر هفته حذف می کنه...یعنی اول تکلیف جمعه رو روشن می کنه بعد می یاد تا به شنبه می رسه ...البته حقیقتش خیلی فکر کردم که ایراد گرفته شده رو دقیق تر کنم اما نتونستم...
سلام. لینک زیر رو ببین:
math.mit.edu/~tchow/unexpected.pdf
مرسی برای لینک.
می بینید که آخرش سر اعدام شگفت زده شد. پس حرف قاضی درست اجرا شد.
هر روز هفته می تونستند اعدامش کنند چون کلا انتظار اعدام نداشت !(?)
ارسال یک نظر